توسط: جابولانی شبا و ساندرا سوارت. جابولانی شبا محقق فوق دکتری در دانشگاه گرونینگن و ساندرا سوارت استاد تاریخ دانشگاه استلنبوش است.
زنان زیمبابوه در معادن صنایع دستی، موضوع مقاله ما هستند که از یک مطالعه بزرگتر در منطقه مازوه، واقع در ۴۰ کیلومتری پایتخت، هراره، بدست آمده است. آنها معتقدند که در زیمبابوه، "اگر زنان وارد معادن زیرزمینی شوند، کمربند طلا ناپدید میشود". بسیاری از مردان در سایتهای معدنکاری طلای صنایع دستی یا مقیاس کوچک از همکاری با زنان در سندیکاهای خود ناراضی هستند، چرا که باور فرهنگی رایج این است که حضور زنان در معادن، فضای مقدس معدن را "آلوده میکند".
با این حال، زنان همچنان در این بخش پررونق معدن کشور، حتی اگر کنار گذاشته شوند، جامعهای پویا و فعال را تشکیل دادهاند. تا سال 2000، بیش از ۵۰۰ هزار نفر در زیمبابوه در معادن صنایع دستی و مقیاس کوچک مشغول به کار بودند و پیشبینی میشود که تا سال 2018 این تعداد به ۱.۵ میلیون نفر برسد. این آمار شامل افرادی نمیشود که به طور غیرقانونی فعالیت میکنند. نقشهای زنان در این صنعت متنوع بوده است: آنها فروشنده، کارگران جنسی و طلاشوییهای آبرفتی(به فرآیند استخراج طلا از رسوبات آبرفتی (که معمولاً در بستر رودخانهها و نهرها یافت میشود) اشاره دارد) بودهاند و در کنار نهرها به جستجوی طلا پرداختهاند.
هدف اصلی تحقیق ما درک تجربیات و روابط قدرت زنان در این بخش ظاهراً مردانه بود، اما در جریان تحقیق متوجه شدیم که جنبههای دیگری نیز وجود دارد که باید به آن پرداخته شود؛ دنیای پنهانی از آیینها، مناسک و شایعه. ما دریافتیم که زنان تحت مالکیت معنوی و اجدادی (که اغلب به عنوان مکانهای مقدس شناخته میشوند) دیدگاههای تجاری جدیدی در مورد معادن ایجاد کردهاند. آنها زیارتگاههای معنوی ساختهاند که مردانی که به دنبال ثروتاندوزی هستند، از آنها بازدید میکنند. این زنان از اعتقاد معدنچیان به دستورات آیینی خود سود میبرند، چرا که باور دارند این دستورات به آنها کمک میکند طلا پیدا کنند.
اگرچه زنان در این معادن مجاز به ورود به زیرزمین نیستند، اما روح غیبی آنها معدنچیان را در اعماق زمین همراهی کرده و در جستجوی طلا آنها را راهنمایی میکند. در نتیجه، برخی از زنان برای تأمین معاش خود از اقتصاد معنوی در معادن بهره بردهاند. حتی در جامعهای عمیقاً مردسالار، این زنان به نظم اجتماعی و فرهنگی فضای معدنهای مردانه، فشار وارد کردهاند. مطالعه ما در خصوص اعمال غیبی، یکی از نتایج کار میدانی گستردهای است که در طول ۱۳ ماه در جامعه معدنی کوچک "جمبو" در مازوه انجام شده است. این تحقیق شامل مصاحبه با ۴۰ زن و ۲۰ مرد، همراه با مکالمات اجتماعی و مشاهدات میدانی بود. همچنین، تجزیه و تحلیل رسانههای اجتماعی، گزارشهای استخراج و مطالب بایگانی نیز بخشی از تحقیق بود. هدف این تحقیق، روشن ساختن پویاییهایی بود که تجربیات زنان در حاشیه معادن طلا را شکل میدهند. این پژوهش همچنین به بررسی ارتباط بین جنسیت و حضور غیبی و مناسک صمیمی زنان در این فضا پرداخته است.
نقش های متعدد زنان
تداوم نابرابری زمین در زیمبابوه زنان را مجبور کرده تا برای تأمین معاش روستایی خود به شستوشوی طلا در معادن صنایع دستی روی بیاورند. با این حال، فقر تنها عامل محرک نبود. برخی از زنان توانستند مجوزهای معدن طلا را به دست آورده و سود بیشتری در منطقه مازوه کسب کنند. برخی از زنان در مازوه به فعالیتهای تجارت فرامرزی مشغول بودند و افرادی که به عنوان کارگران خانگی در آفریقای جنوبی و بوتسوانا کار میکردند، به مازوه بازگشته و در چالههای طلا سرمایهگذاری کردند. آنها با کارگران مرد قراردادهای فرعی میبستند تا برایشان کار کنند؛ فرآیندی که به عنوان makomba (تأمین مالی چالههای طلا) شناخته میشود. پس از سال ۲۰۰۰، استخراج غیرقانونی طلا همچنان روندی رو به افزایش داشت. به دنبال این افزایش، موجی از کارگران جنسی در سایتهای معدنکاری طلا در سراسر کشور پدیدار شد. کار جنسی در این شرایط به فرصتی تجاری پرسود برای زنان تبدیل شد که در وضعیت اقتصادی رو به زوال، به دنبال کسب درآمد بودند. زنان در مطالعه ما نیاز به تأمین غذای خانوادههای خود را به عنوان عامل اصلی سوقدهنده آنها به تجارت جنسی معرفی کردند.
آداب و رسوم و شایعات
در زیمبابوه، تاریخچهای طولانی از خرافات در ارتباط با زنان و معادن وجود دارد. ما متوجه شدیم که شیوههای غیبی به طور گستردهای محبوب هستند و توسط گروههای اجتماعی مختلف برای اهداف گوناگون استفاده میشوند. در دوره پس از استعمار، معدنچیان هدف تعداد فزایندهای از پیامبران و پیشگویان جعلی قرار گرفتند که وعده دسترسی آسان به دنیای معدن و تضمین یافتن رگههای طلای غنی را میدادند. مردان در معادن برای افزایش تسلط و مردانگی خود بر سایر مردان از شیوههای غیبی استفاده میکنند. انواع مختلفی از تشریفات وجود دارد، از جمله استفاده از ماریجوانا برای القای شجاعت و بدرقه ارواح شیطانی. برخی از زنان برای کسب درآمد از طریق کارآفرینی معنوی به این دنیای معنوی موجود در معادن روی آوردند. برای مثال، در مازوه، نهاندا - روح اجدادی قدرتمند و مورد احترام - هنوز هم مورد احترام است. معدنچیان داستان هایی را در مورد بازدید از این زیارتگاه ها به اشتراک گذاشتند تا از زنان تحت مالکیت روح نهاندا مشاوره بگیرند. پیشگویان دستورالعمل های خاصی را برای مراسمی که مردان باید در سایت های معدن انجام دهند ارائه می دهند. همچنین داستان های متعددی در مورد چگونگی مشورت با زنان مسن توسط معدنچیان وجود داشت.
به عنوان مثال، گزارش شده است که یکی از زنان از طریق کورومبسا (استفاده از طلسمات آیینی) به معدنچیان(با انجام برخی اعمال ناشایست جنسی) کمک میکند. این داستانها نه تنها نقش «اسطورهای» زنان را در آیینهای مذهبی به تصویر میکشند، بلکه نشان میدهند که جامعه معدنچی چگونه به بدن زنان نگاه میکند. در این داستانها، بدن زن نماد خوششانسی است، اما در عین حال، ارتباطی با مرگ نیز دارد. توجه به این نکته مهم است که این اعمال ناشایست جنسی به عنوان یک فعالیت مقدس تلقی می شد و معدنچیان قرار بود به پاکی این عمل احترام بگذارند. این باورهای محلی ریشه در تاریخ پیش از استعمار کشور دارد. مانند بسیاری از فرهنگها در سراسر آفریقا، کارخانههای ذوب آهن زیمبابوه به طور سنتی از ویژگیهای بدن زنانه در تزئین و ایجاد اشکال ابزار معدن خود استفاده میکنند. این زنان درکی از پویایی اجتماعی اقتصادی شهرک های معدنی به دست آوردند: وقتی برخی معدنچیان از فروش طلا پول به دست می آورند، آن را صرف الکل و رابطه جنسی می کنند.
بازتعریف جایگاه زن
ما بر این باوریم که زنان، به جای آنکه تنها «آلودهکننده معادن» تلقی شوند، نقش حیاتی در درک زندگی آیینی معدنچیان طلای صنعتگر در زیمبابوه دارند. بخشی از تاریخ نادیده گرفته شده زنان، با بررسی فعالیتهای روزمره کارآفرینانه آنها قابل فهم است. این میتواند به شناسایی و درک نقش زنان در جوامعی که تحت سلطه مردان هستند، کمک کند و نشان دهد که چگونه آنها برای بقا در این فضاها تلاش میکنند.
نظر شما